پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بخش کودک ونوجوان » پیکان انسان دوست
نوشته شده در چهار شنبه 1 تير 1390
بازدید : 332
نویسنده : پرویز طهماسبی

پیکان انسان دوست

ماشین

آقا داود سوار پیکان سبز رنگش شد و ماشینش را روشن کرد. دستی به فرمان ماشین زد و گفت: «برو ببینم که هوا خیلی گرم است. خسته ام از بس کار کردم.» ماشین شروع به حرکت کرد. راننده از محل کارش دور شد و در حالی که به دقت رانندگی می کرد، وارد خیابان اصلی شد. کنار خیابان، یک پیرمرد دست تکان داد. راننده پا روی ترمز گذاشت و یک سکه بیست و پنج تومانی از جیبش در آورد و به طرف پیرمرد گرفت: «بیا پدرجان. دعا کن پولدار شوم تا بیش تر کمک کنم!»


:: موضوعات مرتبط: بخش کودکان و نوجوانان , ,
:: برچسب‌ها: بخش کودک ونوجوان » پیکان انسان دوست ,



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 33 صفحه بعد